خودآگاهی هیجانی (قسمت اول)

خودآگاهی هیجانی



 

يک رابطه زناشويی غنی و تغذيه کننده، رابطه ای است که بر مبنای رابطه عاطفی و نه صرفاً بر اساس نيازهای فيزيولوژيک زوجين، برقرار شود. کشش عاطفی، رابطه زناشويی را غنی، گرم و پویا می کند .
بعضی از افراد ممکن است مانعی بر سر راه خود داشته باشند و بگويند خيلی نمی توانند عاطفه خود را ابراز کنند و يا خيلی احساسات خود را نمی شناسند. در دنيای روانشناسیبحثی به نام «خودآگاهی هيجانی» وجود دارد. خود آگاهی هيجانی يعنی فرد احساسات و عواطف خودش را می شناسد و می ‌داند که در هر لحظه چه حسی دارد.گاهی برخی از خودآگاهی هيجانی اطلاعی ندارند. به افرادی که خودآگاهی هيجانی ندارند توصيه می ‌شود به مشاوران مراجعه کنند تا بتوانند طیجلسات مشاوره به خودآگاهی دست يابند.
مراحل آگاهی عاطفی يا سواد بسته به مراحل رابطه‌ عاطفی، تغيير به دنبال دارد. سطح هيجانات زوجين در روزهای آغازين آشنايی و شروع رابطه به دليل تغييرات بيوشيمی خون، بسيار بالا است و در نتيجه اين هيجان ممکن است تعداد دفعات رابطه زناشويی بيشتر باشدامّا به تدريج بعد از مدّتی اين رابطه تغيير می کند. فروکش کردن هيجانات بعد از شش ماه تا يک سال کاملاً طبيعی است. به دليل اينکه مغز احتياج به استراحت دارد و نمی تواند با سرعت و با هيجان بالا کار کند، در واقع برای دفاع از خود کم کم به شرايط استراحت می رود و سبب می شود حس عاطفی به يک عشقعميق تری تبديل شود و آن کف آلودی و طوفان های هيجانی از بين برود. در اين شرايط ممکن است دو اتفاق رخ دهد:
ممکن است فرد بيشتر تلاش کند تا توجّه همسرش را جلب کند. چون مغز فرمان دهنده هيجانات است و هيجان کم شده است، ممکن است سبب شود همسرش از اينکه نمی ‌تواند پاسخگوی مناسبی باشد، نگران شودیا اینکه ممکن است خود فرد سردی نشان دهد و فکر کند که همسرش به او علاقه ای ندارد، پس برای همسرش ايجاد مزاحمت نکند و اين امر سبب خواهد شد رابطه زناشويی آنها سردتر شود.
بنابراين زمانی که زوجين از اين تغييرات طبيعی آگاهی داشته باشند و از نظر جسمی و روحی - روانی بدانند که اين مسئله طبيعی است و نشانه کم توجّهی همسرشان نيست، و دچار عملکرد نادرست نخواهند شد. باید بدانند به طور طبيعی هيجانات فروکش میکند و روند رابطه آنها در يک روال طبيعی قرار می گیرد. دفعات رابطه زناشويی بسيار به سن افراد وابسته است. به دليل سن زن و شوهرها و تفاوت های فردی نمی توان قاعده کلیبرای رابطه زناشويی ارائه نمود .
گاه افراد بدون آگاهی در کنار يکديگر قرار می گيرند و خودشان را با ديگران مقايسه می کنند و سپس نگران رابطه زناشويی خود می شوند.
زوجين چگونه می توانند تشخيص دهند که در روابط زناشويی آنها سردی وجود دارد يا خير؟
يکی از مشکلات رايج در جامعه اين است که انسان ها با در کنار هم قرار گرفتن، اطلاعاتی را با هم رد و بدل می کنند و سپس نگران رابطه زناشويی خود مي شوند. نياز جنسی، مانند تمام نيازهای فيزيولوژيک تابع تفاوت های فردی افراد است. برای مثال دو نفر به اتفاق هم به نمايشگاه کتاب می روند، صبح هر دو با هم صبحانه ميل می کنند و سپس از خانه خارج می شوند. در وسط روز يک نفر گرسنه می شود و ميان وعده ای ميل می کند، امّا نفر ديگر ميلی ندارد. دوباره در هنگام ظهر همان فرد ناهار مفصّلی را ميل می کند امّا نفر دوم ناهار مختصری می خورد. در بعد از ظهر همان روز، همان فرد تمايل دارد ميان وعده ای ميل کند امّا نفر ديگر تمايلی ندارد. همچنين در شب نيز آن فرد شامل مفصّلی را ميل مي کند امّا نفر ديگر شام مختصری مي خورد. همين تفاوتی که دو نفر در هنگام غذا خوردن با هم دارند ممکن است دو نفر در رابطه جنسی هم داشته باشند. بنابراين اگر در رفتار روزمره متوجه شديد با افراد ديگر در تعداد و دفعات رابطه زناشويی تفاوت داريد، تعجب نکنيد و نگران نشويد. روال طبيعی نياز هرکس وابسته به تفاوت های فردی است. مثلاً همانطور که فردی با يک غذای مختصر و نصف غذای فرد ديگری می تواند مسير زندگی را به روال طبيعی طی کند، برای افراد مختلف نياز جنسی متفاوت است .
ممکن است زوجی در همان آغاز زندگی و رابطه و در اوج هيجانات و کف آلودگی ها هفته ای دوبار رابطه‌ جنسی داشته باشند و زوجی ديگر هر شب رابطه داشته باشند. سپس با گذر زمان ممکن است زوجی که در اوج هيجانات، هر شب رابطه جنسی داشتند، رابطه آنها به هفته ای دو بار برسد و زوجی که در آغاز، هفته ای دو بار رابطه جنسی داشتند طبيعی است که با گذر زمان، دفعات رابطه‌ آنها کاهش يابد و به هفته ای یک بار يا ده روزی يک بار برسد. در حقيقت هرزوج در مقايسه با خودشان، روالی طبيعی را طی می کنند. زوجين حتماً همسرشان را با خود همسرشان مقايسه کنند. اگر افراد در زندگی زناشويی دچار سردی رابطه می شوند، به خاطر رفتار گذشتههمسرشان است که تغيير کرده است؛ زيرا نيازهای فيزيولوژيک تابع تفاوت های فردی هستند.
يک نکته مهم اين است که با تغيير مراحل، طبيعتاً تغييری در رابطه زناشويی صورت می گيرد. نکته مهم ديگر تغييرات مراحل رشد خانواده است که باید به آن نیز توجه کرد.
مراحل رشد خانواده عبارتست از :
1.    زن و شوهرهای جوان بدون بچّه:
زن وشوهر جوانی که تازه ازدواج کرده اند تا زمانيکه هنوز بچّه ای ندارند، کارشان نيز خيلی پرفشار نيست، استرس به آنها وارد نمی شود و شرايط استراحت خوبی دارند، ممکن است دفعات رابطه زناشويی آنها روی يک زمانبندی باشد امّا زن وشوهری که بچّه ندارند ولی کار پُر فشاری دارند، به شدت خسته به هم می ‌رسند و وضعيت استراحت و تغذيه‌ خوبی ندارند، ممکن است به دلايل محيطی و فشارهای کاری، دفعات زناشويی آنها به شکل ديگری باشد. اين دو خانواده با اينکه در يک مرحله از مراحل رشدی خانواده( مرحله زن و شوهرهای جوان بدون بچّه) قرار دارند به دلايل محيطی در برقراری روابط زناشويی وضعيت متفاوتی با يکديگر دارند. پس شرايط محيطی بر روی تعداد دفعات رابطه زناشويی تأثيرگذار است.
2.        زن و شوهرهای جوان با بچّه های کوچک:
در اين مرحله زوجين، بچّه‌های تازه به دنيا آمده و یا نوزاد دارند. برای مثال گاهی اوقات مشاهده می شود زن وشوهرهايی که دارای نوزاد هستند، به دليل دفعات بيدار شدن نوزاد برای تغذيه و اينکه پدر می خواهد صبح زود از خوب برخيزد و به اداره برود، بچّه مانع خوابيدن او می شود، پدر اتاق خواب را ترک کرده و به جای ديگری برای خواب می رود. گاه اين امر تا يک سالگی ادامه می يابد و سبب می شود رابطه زناشويی کاهش يابد. مادری که بچّه شير می دهد خسته است و آمادگیبرای رابطه زناشويی ندارد. مراقبت از نوزاد سبب می شود مادر پاسخگوی خوبی نباشد. به اين زوج ها توصيه مي شودکه نوزاد را ميان خود نخوابانند و اتاق خواب خود را از هم جدا نکنند .
برای مثال، گاه مشاهده می شود بچّه ها تا سن 7 الی 8 سالگی در کنار والدين می خوابند. اين اتفاق اصلاً خوب نيست،از روز اول نوزاد را در تخت کوچکی کنار خود قرار دهيد و يا اگر مادر می تواند به دفعات به اتاق نوزاد برود و در آنجا به او شير بدهد و سپس به اتاق خواب خود برگردد. حتماً بعد از سن يک سالگی که معمولاً بچّه در طول شب خواب است و  فقط آخر شب شير می خوردو تا صبح بيدار نمی شود، او را در اتاق خودش به خوابانيد. به خاطر داشته باشيد به هر نحوی که بچّه را عادت دهيد، او خود را منطبق با شرايط خواهد ساخت. اجازه ندهيد وجود فرزند بر روی روابط زناشويی تأثير بگذارد.
توصيه شمابرای حفظ روابط زناشويی به والدين یک بچّه دارشده اند وروابط زناشويی آنها تحت تأثير فشارهای محيطی قرار گرفته چيست؟
توصيه میشود پدر درمراقبت ازنوزاد باهمسرش همکاری کند؛ چون نوزاد به خاطر تغذيه و شير به مادر وابسته است،فقط متعلق به مادر نيست؛بلکه مادر میتواند نوزاد را شير دهد و پدر میتواند باد گلوی بچّه را بگيرد يا او را بخواباند. مادر میتواند نوزاد را شيردهد و پدر او را حمام کند. در واقع بخشی از مسئوليت نوزاد تقسيم شود تا مادر خسته به رختخواب نرود. ضمناً حتماً نوزاد در تخت خود خوابانده شود. در لحظاتی ممکن است نوزاد يک ساعت تا يکساعت و نيم مد  او می خوابد ،پدر ومادر تلاش کنند استراحت نمايند؛ يعنی زمانیکه پدر يکساعت از ورودش به منزل گذشت و استراحت کرد،مسئوليت بچّه را به گردن بگيرد و مادر نيم تا يکساعت را در آرامش استراحت کند. شب هنگام حتماً زن وشوهر با هم به اتاق خواب بروند و مناسک خوابيدن را رعايت کنند. اگر الگوی خوابيدن زوجين با هم متناسب نباشد ممکن است رابطه زناشويی آنها تأثير منفی گرفته و آسيب ببيند. زمانی که پدر در طول روز از فرزند مراقبت کرده و مادر زمانی را استراحت کرده شبهنگام مادر بعد از شير دادن به نوزاد،سرحال و آماده خواهد بود. اگر برای زوجين سخت است،دريکسال اول زندگی نوزاد،باید او را دراتاق خودش بخوابانند و از خواباندن نوزاد در اتاق خودشان خودداری نمايند. توصيه میشود دفعات شير دادن در اتاق کودک صورت بگيرد. حتی اگر برای زوجين اينکار خيلی سخت بود حتماً رعايت نمايند که نوزاد درتخت پدر و مادر نباشد. نوزاد را در گهواره و ياجای خوابی جدا از بستر پدر و مادر قراردهند. بعد از يکسال حتماً بايد کودک در اتاق جداگانه ‌ای از پدر و مادر بخوابد و زوجين اجازه ندهند حضور کودک در زندگی باعث شکاف عاطفی شود؛ زيرا مسلّماً رابطه زناشويی،ستون مرکزی رابطه عاطفی است و زمانی که رابطه زناشويی سرد می شود،قطعاً روابط عاطفی گرفتار مشکل جدّی خواهد شد.
متأسفانه معمولاً حضور بچّه،وسواس های مادران نسبت به نوزادشان و توجّه اغراق آميز به نوزاد،سبب می شود همسر در اين بين فراموش وبه تبع آن رابطه زناشويی فراموش شود و در نتيجه شکاف عاطفی بسيار بزرگ و عميقی بين زوجين شکل بگيرد.
3.    زن وشوهرهايی با فرزندان خردسال:
مرحله سوم مراحل رشد خانواده،زن و شوهرهايی با کودکان خردسال هستند. برای مثال گاهی مشاهده می شود پدر به منزل می آيد. چون فردا ساعت 6 صبح بايد به سرکار برود در نهايت ساعت 12 بايد بخوابد. امّا کودک نوپا یا و تا ساعت يک شب بيدار است و در نتيجه دفعات رابطه زناشويی آنها کاهش می يابد.

زمان انتشار: شنبه 17 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۷۸۱۶